قوری
نویسه گردانی:
QWRY
قوری . [ ق َ را ] (اِخ ) موضعی است به مدینه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قیس بن حطیم درباره ٔ آن اشعاری دارد. رجوع به معجم البلدان شود.
واژه های همانند
۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
دلاورخان غوری . [ دِ وَ ن ِ ] (اِخ ) اولین از غوریان مالوا هند که از سال 804 تا 808 هَ . ق . سلطنت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام لین پول ). وی ...
علاءالدین غوری . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) مقصود سلطان علاءالدین حسین بن عزالدین حسین از مشاهیر سلاطین غوریه ٔ فیروزکوه است و دولت غوریه ...
شهاب الدین غوری . [ ش ِ بُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) رجوع به شهاب الدین معزالدین محمدبن بهاءالدین شود.
پهلوان ملک غوری . [ پ َ ل َ م َ ل ِ ک ِ ] (اِخ ) نام یکی از سران غازان خان . هنگام قتل صدر جهان صدرالدین احمد زنجانی ، روز یکشنبه بیست و یک...
علاءالدین حسین، معروف به جهانسوز، پسر ملک عزالدین حسین ملقب به ابوالسلاطین، از سال ۵۴۴ تا ۵۵۶ هجری، فرمانروای سلسلهٔ غوریان بود. وی دولت غوریان را به ...