اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کازرونی

نویسه گردانی: KAZRWNY
کازرونی . [ زِ ] (اِخ ) ابوعمر عبدالملک بن علی بن عبداﷲبن عمر. وی از ابدال و مستجاب الدعوه بود. سفر کردو از ابی مسلم ابراهیم بن عبداﷲ الکجی البصری و جماعتی از اهل عراق حدیث نوشت . مردی ثقه و نبیل و زاهد بود. جماعتی از اهل شیراز نزد او رفتند. از وی ابوالقاسم الدهان و ابوبکر احمدبن محمدبن عبدوس النسوی و ابواسحاق ابراهیم بن ابی بکر الرازی و غیر ایشان روایت دارند. روز سه شنبه پنج روز مانده از ذی الحجه ٔ 358 جهان را بدرود گفت . (از انساب سمعانی ورق 471 الف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
نادری کازرونی . [ دِ ی ِ زِ ] (اِخ ) حاجی میرزا ابراهیم ۞ یا محمد ابراهیم ۞ کازرونی شیرازی متخلص به نادری ، ازشاعران قرن سیزدهم است . د...
قاسمی کازرونی . [ س ِ ی ِ زِ ] (اِخ ) اسمش ابوالقاسم از شیخ زادگان کازرونی است و خلف شیخ ابوحامد و از تلامذه ٔ ملا میرزا جان است . این اشعا...
رشیدی کازرونی . [ رَ دی ِ زِ ] (اِخ ) یا رشید کازرونی . رشیدی برادر بزرگترارشد کازرونی است . این شعر از او دیده ، نوشته شد:ز فریاد سگت شبهامرا خ...
شهریار کازرونی . [ ش َ ریا رِ زِ ] (اِخ ) ابواسحاق . وفاتش در سال 424 هَ . ق . در عهد القائم خلیفه بوده است و 69 سال عمر داشته . (تاریخ گزیده ...
اﷲوردی کازرونی . [ اَل ْ لاه وِ ی ِ زِ ] (اِخ ) شاعر عهد شاهجهان و عالمگیر. رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
امین الدین کازرونی . [ اَ نُدْ دی ن ِ زِ ] (اِخ ) رجوع به امین بلیانی شود.
حاجی علیقلیخان کازرونی . [ ع َ ق ُ ن ِ زِ] (اِخ ) از بزرگان مردم فارس است . وی در مائه ٔ 12، و اوائل مائه ٔ 13 هَ . ق . یعنی در زمان کریمخان ...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.