کثر
نویسه گردانی:
KṮR
کثر. [ ک َ ] (ع ص ) بسیار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فراوان . (ناظم الاطباء). || (اِ) پیه خرمابن . || خرمابن یا شکوفه یا بر آن . (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). غلاف شکوفه ٔ خرمابن . (از ناظم الاطباء) (از آنندراج ).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
نرخ شارش. آهنگ شارش. در فیزیک و مهندسی برای بیان میزان جریان عبوری از مقطعی خاص در واحد زمان به کار میرود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.