کرور
نویسه گردانی:
KRWR
کرور. [ ک ُ ] (اِ) نام شماره ای است چنانکه کرور ایران پانصدهزار است که پنج لک باشد. (آنندراج ). نصف میلیون . (ناظم الاطباء). نزد ایرانیان معادل پانصدهزار است . (یادداشتهای قزوینی از فرهنگ فارسی معین ).ج ، کرورات . (فرهنگ فارسی معین ) : یا یکی از کرورات هشتگانه را در عین غارت زدگی و بی خانمانی ازعهده برنیاید. (از نامه های قائم مقام از فرهنگ فارسی معین ). || واحد شماره و آن نزد هندوان ده میلیون است که معادل صد لک باشد و لک برابر با صدهزار است . (یادداشتهای قزوینی از فرهنگ فارسی معین ). کرور هندی بیست کرور ایران است که یکصد لک باشد. (آنندراج ). ابن بطوطه نویسد: نزد هندیان کرور صد لک است و لک صدهزار دینار. (سفرنامه ٔ ابن بطوطه از یادداشت مؤلف ). || عدد بسیار زیاد. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
کرور. [ ک ُ ] (ع مص ) کَرّ. کریر. تکرار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). میل نمودن و حمله کردن بر کسی . (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظ...
کرور. [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است چهارفرسنگی جنوب زیاره . (فارسنامه ٔ ناصری ).
کرور. [ ک ُ ](ع اِ) ج ِ کَرّ. (اقرب الموارد). رجوع به کر شود.