اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کریص

نویسه گردانی: KRYṢ
کریص . [ ک َ ] (ع اِ) پنیر با طرثوث یا با حمصیص آمیخته یا پنیر بی آمیغ. (منتهی الارب ). کشک با طرثوث یا حمصیص آمیخته و کشک بی آمیغ. (ناظم الاطباء).کشک با طرثوث یا حمصیص و این دو گیاهند و گفته اند کشک مطلقاً. (از اقرب الموارد). || ذخیره . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || یخنی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || شیر پخته ٔ خشک کرده ٔ یخنی نهاده تا در گرما خورند یا پنیر با خرما آمیخته . (منتهی الارب ). گیاه ترشک باشیر پخته و خشک کرده تا در تابستان خورند و کشک با خرما آمیخته . (ناظم الاطباء). آنچه از کشک که در آن چیزی از سبزی نهند تا فاسد نشود و گفته اند کریص شیر پخته با گیاه ترشه است که خشک کنند و ذخیره کنند و در گرمای تابستان خورند و گفته اند کریص آمیختن کشک است با خرما. (از اقرب الموارد). || جایی که در آن پنیر سازند. (منتهی الارب ). جایی که در آن کشک سازند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || گیاه ترشه . (منتهی الارب ). گیاهی که با آن پنیر را ترش می کنند. (از اقرب الموارد). رجوع به ترشه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کریص . [ ک َ ] (ع مص ) کرص . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). با خرما آمیختن پنیر را. (منتهی الارب ). || کوفتن . کرصه ؛کوفت پنیر را. (از منته...
کریث . [ ک َ ] (ع ص ) بددل در امور. یقال انه لکریث الامر اذا کعّ و نکص . (منتهی الارب ). || امر کریث ؛ کار در اندوه اندازنده . (منتهی الارب ...
کریس . [ ک َ / ک ِ ] (اِ) گریس . کرس . کرش . (فرهنگ فارسی معین ). فریب و خدعه و چاپلوسی باشد. (برهان ) (آنندراج ). کریسه . فریب و چاپلوسی . (جها...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.