 
        
            کمال الدین 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        KMAL ʼLDYN 
    
							
    
								
        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) ابن  الزملکانی ، محمدبن  علی  انصاری سماکی  ملقب  به  جمال  الاسلام  از مشاهیر ادبا و فقهای  شافعیه  بود و در بیست  و پنج  سالگی  به  فتوی  دادن  آغاز کرد و امور خزانه  و بیت المال  ملوک  شام  بدو مفوض  بود و مدتی  قاضی القضات  حلب  گردید و سپس  به  قضای  شام  منصوب  شد. اشعار و منشآت  و رسائل  بسیاری  بدو منسوب  است . وی  به  سال  727 در بلبیس  درگذشت . (از ریحانة الادب  ج 3 ص 387 و 386). و رجوع  به  فوات  الوفیات  ج 2 ص 250 شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین بن  حسن  خوارزمی  شارح  مثنوی  مولوی . رجوع  به  حسین  خوارزمی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین بن  خواجه  جلال الدین  قنبر گیرنگی  (متوفی  به  سال  899 هَ. ق .) از اکابر ابیورد و عهده دار صدارت  سلطان  ح...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین بن  شهاب الدین ، متخلص  به  فنائی . رجوع  به  حسین  فنائی  و حسین  طبسی  و حسین  گازرگاهی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین بن  علی  بیهقی  سبزواری  واعظ کاشفی . رجوع  به  حسین  کاشفی  و کاشفی  و حسین  واعظ شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین بن  قوام  الدین  نظام الملک  خوافی  وزیر سلطان  حسین  بایقرا. وی  به  جودت  طبع وحدت  ذهن  و فصاحت  بیان  مع...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی ] (اِخ ) حسین  ابیوردی . رجوع  به  حسین  ابیوردی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین  تقوی . رجوع  به  حسین  تقوی  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) حسین  رشیدی  از وزرای  شاه  شجاع  پسر امیر مبارزالدین  محمد. (حبیب  السیر چ  خیام ، ج 3 ص 295). شاه شجاع  پس  از ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ](اِخ ) زیاد اصفهانی . از شاعرانی  است  که  اشعار او درعراق  معروف  و مورد توجه  بوده  است . از اشعار اوست :این  عرصه  که ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        کمال الدین . [ ک َ لُدْ دی  ] (اِخ ) شاه  حسین  اصفهانی . رجوع  به  حسین  اصفهانی  و شاه  حسین  اصفهانی  شود.