اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کنی

نویسه گردانی: KNY
کنی . [ ک ُ نا ] (ع اِ) ج ِ کُنیَة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به کنیة شود.
- کنی الرؤیا ؛ مثلهایی است که فرشته ٔ رؤیا زند و آن کنایه از امور بزرگ و مهم است . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کارچاق کنی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) دلالی .
شیشه پاک کنی . [ شی ش َ / ش ِ ک ُ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل شیشه پاک کن .
کارچاق کنی کردن . [ ک ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به کار چاق کردن شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.