اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کوه

نویسه گردانی: KWH
کوه . (اِخ ) نام مستعار هومان تورانی . (از فهرست ولف ). هومان در گفتگوی با رستم خود را چنین نامیده است :
بپرسیدی از گوهر و نام من
به دل دیگر آمد ترا کام من
مرا نام کوه است گردی دلیر
پدر بوسپاس است مردی چو شیر.

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 4 ص 968).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۹ ثانیه
میان کوه . (اِخ ) یکی از دهستانهای دوگانه ٔ بخش مهریز شهرستان یزد و آن محدود است از شمال و باختر به بخش تفت از جنوب به دهستان مهریز و بخش...
میان کوه . (اِخ ) نام کوهی است به اصفهان . (یادداشت مؤلف ).
نبال کوه . [ ] (اِخ ) تیره ای از ایل اناجری کوه گیلویه از ایلات فارس . رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 88 شود.
وینه کوه . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان الموت بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
هفت کوه . [ هََ ] (اِ مرکب ) محمد داراشکوه در مجمعالبحرین پس از ذکر هفت زمین که هندوان آنها را سپت دیپ نامند، آرد: «... و هفت کوه را که اه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کوه قاف . [ هَِ ] (اِخ ) رجوع به قاف شود.
کوه سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز که در بخش طیبات شهرستان مشهد واقع است و 377 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ...
کوه سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان یخاب که در بخش طبس شهرستان فردوس واقع است و 207 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
کوه سفید. [ س ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان قمرود که در بخش مرکزی شهرستان قم واقع است . 200 تن سکنه دارد که از طایفه ٔ گائنی هستند. (از فرهنگ ج...
« قبلی ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۲۵ ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.