اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کهنة

نویسه گردانی: KHN
کهنة. [ ک َ هََ ن َ ] (ع اِ) ج ِ کاهن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). ج ِ کاهن ، به معنی فالگوی . (آنندراج ). ج ِ کاهن که به معنی غیب گوی و فالگیر باشد. (غیاث ). مردمان غیبگوی و فالگوی وکاهن و جادوگر. (ناظم الاطباء). رجوع به کاهن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
تاج آباد کهنه . [ دِ ک ُ ن َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ خاوری شهرستان رفسنجان 6 هزارگزی باختر رفسنجان ، 5 هزارگزی شوسه ٔ رفسنجان به یزد، ج...
عشق آباد کهنه . [ ع ِدِ ک ُ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان درب قاضی بخش حومه ٔ شهرستان نیشابور. سکنه ٔ آن 106 تن . آب آن از قنات . محصول آن غلات...
علی آباد کهنه . [ ع َ دِ ک ُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوه ٔ شهرستان سنندج واقع در 48 هزارگزی جنوب خاوری پاوه و 3 هزارگزی ...
امیرآباد کهنه . [ اَ دِ ک ُ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش بوئین شهرستان قزوین با 236 تن سکنه . محصول آن غلات و آب آن از قنات است . (از...
کهنه میاندوآب . [ ک ُ ن َ میا دُ ] (اِخ ) دهی از دهستان مرحمت آباداست که در بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع است و 165 تن سکنه دارد. (از فره...
کهنه قمارباز. [ ک ُ ن َ / ن ِ ق ِ / ق ُ ] (اِ مرکب ) قمارباز کهنه کار. آنکه در قماربازی تجربه و سابقه ٔ طولانی دارد. ورزیده در قماربازی . (از یا...
کهنه علی آباد. [ ک ُ ن ِ ع َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان لار است و 196 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
داش تیمور کهنه . [ ت َ ک ُن َ / ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه شهرستان مهاباد. واقع در 4/5هزارگزی باختر مهاباد و 3هزارگزی ...
ده کهنه رگرد.[ دِه ْ ک ُ ن ِ رُ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پشتکوه بخش اردل شهرستان شهرکرد. واقع در 8هزارگزی شمال باختری اردل . دارای ...
« قبلی ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ ۱۲ صفحه ۱۳ از ۱۴ ۱۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.