اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

کیت

نویسه گردانی: KYT
کیت . (ادات استفهام + ضمیر) («کی »، ادات استفهام + «ت »، ضمیر متصل مفعولی و اضافی ) کی تو را. چه کس تو را :
ور بگیری کیت ۞ جستجو کند
نقش با نقاش چون نیرو کند؟

مولوی (مثنوی چ رمضانی ص 159).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
کیت . (اِ) کبت و زنبور عسل . || (ق ) به معنی چند و چه اندازه و چه قدر و از چه جنس . || (ص ) آشفته و سرگشته و حیران . (ناظم الاطباء) (از ا...
کیت . [ ک َی ْ ی ِ ] (ع ص ) زیرک . ج ،اکیات . (منتهی الارب ) (آنندراج ). زیرک و هوشیار و باوقوف . ج ، اکیات . (ناظم الاطباء). در اقرب الموارد آمد...
کیت . [ ک َ ت َ / ت ِ ] (ع اِ) چنین . (ناظم الاطباء). رجوع به «کیت و کیت » شود.
کیت و کیت . [ ک َ ت َ وَ ک َ ت َ / ک َ ت ِ وَک َ ت ِ ] (ع اِ مرکب ) چنین و چنان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). چنین و چنان : و ک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
کیت و ذیت . [ ک َ ت َ وَ ذَ ت َ ] (ع اِ مرکب ) چنان و چنین . (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به مدخل بعد شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.