اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گاز

نویسه گردانی: GAZ
گاز. (اِ) غار و مغاره ٔ کوه . (برهان ). || جایی و سوراخی را نیز گویند که در کوه یا در زمین بکنند تا وقت ضرورت آدمی یا گوسفند در آنجا رود. (برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
گاز کهن .[ ک َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان کوهبنان بخش راور شهرستان کرمان ، واقع در 60 هزارگزی شمال باختری راور و 10 هزارگزی شمال راه ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اشاره به گازی است که از تجزیه شدن بی‌ هوازی مواد آلی به وسیله اندامگان زنده پدید آمده و به عنوان سوخت کاربرد دارد، (به انگلیسی‌:biogas)
گران گاز. [ گ ِ ] (ص مرکب ) سخت گران فروش . دندان گرد. رجوع به گران فروش شود. || کسی که دندانهای درشت دارد.
گاز گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) به دندان گرفتن . گزیدن ۞ به دندان که به دریدن نرسد. دندان گرفتن . ضَرس ؛ گزیدن . تضریس ؛ گزیدن به ...
چراغ گاز. [ چ َ / چ ِ غ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ چراغی که به نیروی گاز روشن شود. چراغی که ماده ٔ مشتعل کننده ٔ آن گازهای مختلف از قب...
ماران گاز. (اِخ ) دهی از دهستان فعله کری است که در بخش سنقر کلیائی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 660 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ا...
گاز کربنیک . [ ک َ ب ُ ] (فرانسوی ، اِ مرکب ) ۞ به انیدرید کربنیک (Co2) ۞ اطلاق میشود که از ترکیب کربُن با اکسیژن بدست می آید گاز کربنیک ...
شب‌های محله‌ها و خیابان‌های تهران، در سال‌های میانی پادشاهی قاجاریه، تاریک بود و رهگذران ناگزیر بودند که چراغ و فانوس در دست، آمد و شد کنند. تا آنکه د...
سوخت فسیلی (به انگلیسی: Fossil fuel)‏ به سوخت‌هایی اطلاق می‌شود که از سنگواره‌ها بدست می‌آید.سوخت‌های فسیلی به سه نوع اصلی تقسیم می‌شوند: ذغال سنگ ن...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.