اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

گران عنان

نویسه گردانی: GRʼN ʽNAN
گران عنان . [ گ ِ ع ِ ](ص مرکب ) آنکه لگام اسب را بکشد در روز جنگ و جز آن تا اسب برجای ماند. (آنندراج ). مقابل سبک عنان . || مردم کاهل و یا اسب کاهل . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
گران شدن عنان . [ گ ِ ش ُ دَ ن ِ ع ِ ] (مص مرکب ) کشیدن عنان اسب برای توقف دادن آن : گران شد عنان و گران شد رکیب سر سرکشان خیره گشت از...
گران کردن عنان . [ گ ِ ک َ دَ ن ِ ع ِ] (مص مرکب ) دهنه را کشیدن و سخت کردن : سبک تیغ را برکشیداز نیام عنان را گران کرد و برگفت نام . فردوسی...
عنان گران کردن . [ ع ِ گ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استادن و متوقف کردن اسب . (آنندراج ). ایستادن سوار. (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). عنان کش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.