اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لک و پک

نویسه گردانی: LK W PK
لک و پک . [ ل ُ ک ُ پ ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) هر چیز گنده و ناتراشیده . (برهان ) :
ای شوربخت مدبر معلول شوم پی
وی ترش روی ناخوش مکروه لک و پک .

پوربهای جامی .


|| بی هنر. مقابل هنرمند. (برهان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
لک و پک . [ ل َ ک ُ پ َ ](اِ مرکب ، از اتباع ) از اتباع است و با فعل کردن و شدن صرف شود. تفسیر عبارتی که در عربی بضاعت مزجات گویند. (برهان...
پک و لک . [ پ ُ ل ُ ] (ص مرکب ، از اتباع ) گنده و درشت و ناهموار باشد. (برهان قاطع). و نیز رجوع به پُک شود.
پک و لک . [ پ َ ک ُ ل َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) تک و پوی و گرد مردم برآمدن . (برهان قاطع). || بی هنری و رعنائی . (فرهنگ سروری ). || آلات خا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.