لمبر
نویسه گردانی:
LMBR
لمبر. [ ل ُ ب َ ] (اِ) لُنْبَر. در تداول عوام ، قسمت زیر سرین ازپشت . گوشت سرین . گوشت پشت ران آدمی خاصه فربه آن .
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لمبر. [ ل َ / ل ُ ب ُ ] (اِ) لنْبُر. در اصطلاح بنایان ، فشاری که از حمل زاید بر قوت حامل پدید آید.- لمبر پیدا کردن دیواری ؛ در قسمتی شکست ب...
لمبر. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان گیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد، واقع در پانزده هزارگزی خاوری سنجید و پانزده هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به ...
لمبر. [ ل ُ ب َ ](اِخ ) دهی جزء دهستان مشکین خاور بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر، واقع در 24هزارگزی خاور خیاو و پانصدگزی شوسه ٔ خیاو به اردبیل . ...
لمبر. [ لُم ْ ب َ ] (اِ) (اصطلاح عامیانه) لمبر/لنبر که با خوردن و زدن به معنی تکان خوردن، نوسان و بالا و پائین و جابجا شدن مایعات و سطوح آنهاست. ۱. تک...