اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لند

نویسه گردانی: LND
لند. [ ل ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 48هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی ، معتدل ،مرطوب و مالاریائی و دارای 200 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات و ارزن . شغل اهالی زراعت و مختصرگله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است . گله داران زمستان به قشلاق قره طقان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به لندر و مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 130 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
غر و لند زدن . [ غ ُرْ رُ ل ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) آهسته سخن گفتن از سر خشم و اعتراض . غر زدن . غرغر کردن . قر زدن . قرقر کردن . غر و لند کردن . لن...
غر ولند کردن . [ غ ُرْ رُ ل ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غرو لند زدن . غر زدن . غرغر کردن . قر زدن . قرقر کردن . لند و لند کردن . ژکیدن . رجوع به غر و لند...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.