اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیث

نویسه گردانی: LYṮ
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی رقیة. وزیر ولیدبن عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک . (مجمل التواریخ و القصص صص 306-307) ۞ . و کان یکتب لسلیمان [سلیمان بن عبدالملک ] علی دیوان الرسائل لیث بن ابی رقیة.. (الوزراء و الکتاب ص 29). و کان یکتب لعمر [عمربن عبدالعزیز] اللیث بن ابی رقیة مولی ام الحکم بنت ابی سفیان . (الوزراء ص 33). لیث بن ابی رقیة در عهد سلیمان بن عبدالملک به سرانجام مهام وزارت مشغولی میکرد.(دستورالوزراء ص 20). و رجوع به عقدالفرید ج 4 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ترسل . از کسان هارون خلیفه مأمور مصر و نامزد حکومت سیستان : ... سخن سیستان رفت به حضرت امیرالمؤمنین هارون الرش...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن جثامة الکنانی اللیثی اخوالصعب بن جثامة. تقدم نسبه فی اخیه قال المرزبانی فی معجم الشعرا، مخضرم و قرأت بخط العلام...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن حَبرویَه . محدث است .
لیث . [ل َ ] (اِخ ) ابن خالد. ابوالحارث یکی از روات قرائت کسائی . (ابن الندیم ). و رجوع به ابوالحارث ... شود.
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ضمام . شاعری است از عرب .
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن کلیب القتبانی ابوزرادة المصری . محدث است . وی از ابن جریح و ابن یونس بن عبد الاعلی از وی روایت کند. ابن یو...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عاصم الخولانی المصری . امام جامع مصر به عهد رشید. محدث است . وی از حسن بن ثوبان وابن وهب از وی روایت کند و ابن حب...
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شاشی ، مکنی به ابونصر. محدث و تابعی است . رجوع به ابونصر شود.
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن عبدة البصری . ابوالحارث . تابعی است .
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن فرقةبن سلیم بن ماهان . نیای پنجم امیر خلف بن ابی جعفر احمدبن ابی اللیث بن خلف بن اللیث . فرمانروای سیستان . (تاریخ ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۷ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.