اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

لیث

نویسه گردانی: LYṮ
لیث . [ ل َ ] (اِخ ) ابن ابی رقیة. وزیر ولیدبن عبدالملک و سلیمان بن عبدالملک . (مجمل التواریخ و القصص صص 306-307) ۞ . و کان یکتب لسلیمان [سلیمان بن عبدالملک ] علی دیوان الرسائل لیث بن ابی رقیة.. (الوزراء و الکتاب ص 29). و کان یکتب لعمر [عمربن عبدالعزیز] اللیث بن ابی رقیة مولی ام الحکم بنت ابی سفیان . (الوزراء ص 33). لیث بن ابی رقیة در عهد سلیمان بن عبدالملک به سرانجام مهام وزارت مشغولی میکرد.(دستورالوزراء ص 20). و رجوع به عقدالفرید ج 4 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
لفت و لیس . [ ل ِ ت ُ ](اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به لفت و لیس کردن شود.
ایس و لیس . [ اَ س ُ ل َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) جزء اول «ایس » به معنی بودن است و لیس همان کلمه است باضافه ٔ لای نفی عربی . (از یادداش...
خاریک لیس .[ ل ِ ] (اِخ ) محبوبه ٔ شخصی بنام اِپی مِن بوده است .عادت یونانی هابنا بر نقل کنت کورث این بود که اطفالشان را وقتی بحد بلوغ ...
پال لیس رشل .[ رُ ش ِ ] (اِخ ) ۞ بندر فرانسه واقع در کنار باب آنتیوش در پنج هزارگزی رُشل .
لو و لیس زدن . [ ل َ / لُو وُ زَ دَ ] (مص مرکب ) ظاهراً به معنی لب چش کردن و اندک خوردن است . (آنندراج ). رجوع به لب و لیسه شود : کسی کز ...
لفت و لیس کردن . [ ل ِ ت ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کاسه لیسی کردن . به بازمانده ٔهر چیز راضی شدن و خوردن . || سرکیسه کردن و از چیزها که در اختی...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.