اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماک

نویسه گردانی: MAK
ماک . (اِ) دارو ۞ است در هندوستان . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 302) :
گروه ورا تیشه بر خاک بود
درختان لک وکشتشان ماک بود.

اسدی (از لغت فرس ایضاً).


|| اتباع است چنانکه گویی خاک و ماک . (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 302) :
تا به خاک اندرت نگرداند
خاک و ماک از تو برندارد کار.

اسدی (از لغت فرس ایضاً).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.