اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماه

نویسه گردانی: MAH
ماه . (اِ) به زبان پهلوی شهرو مملکت را گویند که عربان مدینه خوانند. گویند حذیفه بعد از فتح همدان به نهاوند آمد و چون نهاوند کوچک بود و گنجایش سپاه او را نداشت ، فرمود که آنچه لشکر بکوفه بود به دینور و هرچه سپاه بصره بود به نهاوند فرود آمد و چون ماه به زبان پهلوی شهر و مملکت را گویند، نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند لهذا عربان هم این دو شهر را ماهین می خوانند. (برهان ). شهر و مملکت چنانکه در تاریخ طبری گوید که چون ماه به زبان فارسی شهر و مملکت باشد نهاوند را ماه بصره و دینور را ماه کوفه می گفتند و عربان هر دو راماهان گویند... لیکن در قاموس به معنی بلده و قصبه آورده ، ظاهراً معرب کرده اند. (فرهنگ رشیدی ). به زبان تازی شهر و مملکت را ۞ ماه گویند... (از آنندراج ) (از انجمن آرا) :
از دیار فرنجه یک مه راه
هست ماهی و مردمانش چو ماه .

امیرخسرو (از آنندراج ).


ورجوع به ماه (اِخ ) بعد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
ماه . (اِخ ) قمر. (فرهنگ رشیدی ) (از فرهنگ جهانگیری ). بمعنی نیر اصغر است که عربان قمر خوانند. (برهان ). قمر را گویند و به زبان دری و تبری م...
ماه .(ع اِ) آب . ماء ۞ . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و نسبت بدان را ماهی ّ گویند. (از اقرب الموارد). و رجوع به ماء شود. || رجل ما...
ماه . (اِخ ) نواحیی را که ما امروز همدان و کرمانشاه و دینور و نهاوند و پیشکوه گوییم در قدیم کشور ماه می نامیدند و در ویس و رامین این لفظ اس...
ماه . (اِخ ) نام فرشته ای است که موکل است بر جرم قمر یعنی قرص ماه و تدبیر و مصالح روز ماه که روز دوازدهم بود از ماه شمسی به او تعلق ...
در آسمان است . اگه کور نباشی میبینی
ماه از ویکی‌واژه پرش به ناوبری پرش به جستجو فارسی ریشه شناسی ماه شب چهاردهم، پرماه از پارسی میانه 𐭡𐭩𐭥𐭧 (māh) از پارسی باستان: (māha)𐎶𐎠𐏃 از پیش-...
ماه ماه . (ق مرکب ) ماه بماه . هر ماه و ماهیانه . (ناظم الاطباء).
ماه به ماه . [ ب ِ ] (ق مرکب ) از این ماه به آن ماه . (ناظم الاطباء). هر ماه . همه ماهه . ازاین ماه تا ماه دیگر. || ماه بسیار. (ناظم ال...
ماه خد. [ خ َدد ] (ص مرکب ) ماه چهر. ماه چهره . ماهرو. ماهرخ . ماه رخسار. ماه طلعت . ماه سیما. ماه منظر : جوانی دید سروقد، ماه خد، گلعذار، آفتاب رخ...
ماه آب .[ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به معنی آبان ماه است که ماه دوم خزان باشد، و آن بودن آفتاب است در برج عقرب و در این ماه باد...
« قبلی صفحه ۱ از ۱۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.