ماهو
نویسه گردانی:
MAHW
ماهو. (اِخ ) نام حاکم سیستان بوده است و او از جانب یزدجرد حکومت کرد و او را ماهویه هم می گفته اند. (برهان ). نام یکی از حکام سیستان بوده که از جانب یزدگرد شهریار، حکومت داشته پس از فرار یزدگرد از لشکر اسلام و رفتن به مرو، ماهویه با خاقان ترکستان سازش کرده جمعی را فرستاده یزدگرد را کشتند. آن را ماهویه نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). و رجوع به ماهوی و ماهویه شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ماهو. [ ] (اِ) به معنی زیب و زینت باشد. (برهان ) (آنندراج ) (منتهی الارب ). زیب و زینت و آرایش . (ناظم الاطباء) : ور ز چپ اندر آیدت آهوخوب ...
ماهو. [ هَُ وَ ] (ع جمله ٔ اسمیه ) کلمه ٔ مرکب از «ما» و «هُوَ» یعنی چه چیز است آن .(ناظم الاطباء). آن چیست . چیست آن . (یادداشت به خط مرحوم...
ماه و پروین . [ هَُ پ َرْ ] (اِ مرکب ) ماه فرفین . جدوار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ماه فرفین و جدوار شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.