اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماهی

نویسه گردانی: MAHY
ماهی . (ع ص ) ریزنده ٔ آب . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۳ ثانیه
ماهی سبور نوعی ماهی از راستهٔ شگ‌ماهی‌شکلان و خانوادهٔ شگ‌ماهیان و سرده سبوران است.که در اکثر موارد به اشتباه "صبور" نوشته می شود. سبور از دریا به...
قلاب ماهی/ماهی گیری. وسیله‌ای است برای صید ماهی. این صنف قلاب یکی از ابتدایی‌ترین ابزارهای بشر است که از ۳۰٬۰۰۰ سال پیش از چوب، سنگ و استخوان و در اعص...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نقش ترئینی در قالی و جز آن. در فرهنگ ایرانیان دلفین بستگی نزدیکی با آیین مهر دارد چنانکه در بسیاری از آثار برجا مانده از این آیین، مهر در دوران کودکی...
آزاد ماهی، سالمون یا سَمِن (به انگلیسی: Salmon، /ˈsæmən/) یا آزاد ماهی دریای خزر یا به تلفظ فرانسوی سومُن Saumon، در ردهٔ آزادماهیان قرار دارد. آزادما...
ماهی مرکب یا سَرپاوَر یا نُقْلی یا خَسّاک (گویش محلی بوشهر) یا اِنکاس (گویش محلی بندرعباس)، یکی از بی‌مهرگان است. این ماهی از راسته هشت پایان و تیره س...
مرگ ماهی . [ م َ گ ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) به فارسی ماهی زهرج است . (از فهرست مخزن الادویه ). دوایی است که ماهیگیران در دریا اندازند ...
نیزه ماهی . [ ن َ / ن ِ زَ / زِ ] (اِ مرکب ) ۞ (اصطلاح جانورشناسی ) پستانداری است از راسته ٔ قطاس ها یا آب بازان که یک گونه را شامل می شود و...
ماهی شناس . [ ش ِ ] (نف مرکب ) ۞ آنکه ماهی ها را شناسد. دانشمندی که درباره ٔ ماهیها و انواع آن مطالعه می کند. (از لاروس ).
گونه ای هشت پا. از سرپاوران نرم تن که شناگری چابک است و دارای بدنی کشیده، هشت بازو و دو شاخک بلند است.(فرهنگ فشرده آکسفورد)
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۱۱ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.