اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ماهی

نویسه گردانی: MAHY
ماهی . [ هی ی ] (ع ص نسبی ) نسبت است به ماء. مائی . ماوی . (از اقرب الموارد). آبی . (ناظم الاطباء). || هو ماهی الفؤاد؛ او ترسو و کندذهن است . (از اقرب الموارد). رجل ماهی الفؤاد؛ مرد بددل و ترسو و کندخاطر. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
ماحی . (اِخ ) نام مکه شرفها اﷲ تعالی . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). نام مکه ٔ معظمه . (ناظم الاطباء).
« قبلی ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.