اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مأثور

نویسه گردانی: MAṮWR
مأثور. [ م َءْ ] (ع ص )سخن نقل کرده شده و روایت شده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). منقول . روایت شده ٔ خلف از سلف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
همه اخبار در بزرگی او
به بر عقل نص و مأثور است .

مسعودسعد.


او در اطفای آن جمره و تسکین فتنه آثار مأثور و مساعی مشکور نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 437).
- حدیث مأثور ؛ سخنی که خلف از سلف روایت کرده اند و در قول علی (ع ): لست بمأثور فی دینی ؛ یعنی نیستم از کسانی که نقل کرده شود از ایشان شر در دین . مأبور به جای مأثور نیز آمده . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مأبور شود.
- دعای مأثور ؛ دعایی که از زمانهای دیرین از شخصی به شخصی دیگر رسیده باشد. (فرهنگ فارسی معین ).
- || بعیر مأثور؛ شتری که رندیده شده باشد باطن سپل او. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
|| شمشیر گوهردار. (دهار).
- سیف مأثور ؛ تیغی که بر متن آن نشان باشد یا تیغی که متن آن از آهن نرم و دم آن از آهن سخت باشد. یا تیغی است از عمل جن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء).
|| اثرپذیره شده . در لغت عرب بدین معانی نیامده مگر فارسیان می آرند صحیح به جای آن متأثر است . || جزا داده شده . (غیاث ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
حدیث مأثور. [ ح َ ث ِ م َءْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سخنی که خلف از سلف روایت کند.
مأسور. [ م َءْ] (ع ص ) گرفتار و محبوس . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اسیر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) : پنج حسی از برون مأسور اوست پنج ...
ماسور. (ص ) چیزی درهم آمیخته را گویند و به این معنی با سین نقطه دار هم آمده است چه در فارسی سین و شین به هم تبدیل می یابند. (برهان )....
ماسور. (اِخ ) دهی از دهستان کرگاه است که در بخش ویسیان شهرستان خرم آباد واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
معسور. [ م َ ] (ع مص ) دشواری . ضد میسور و این هر دو مصدر است و گویند: دعه الی میسوره و الی معسوره و نزدیک سیبویه صفت است ۞ و گوید که مص...
معصور. [ م َ ] (ع ص ) فشورده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فشرده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : و آب حسک معصور. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یاددا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.