 
        
            مزفر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        MZFR
    
							
    
								
        مزفر. [ م ُزَف ْ ف َ ] (ع  اِ) دم  برآوردن . مزفرة. (منتهی  الارب ).مُزفَر. (اقرب  الموارد). نفس  برآوردن . (ناظم  الاطباء).  ||  (ص ) صاحب  دم . صاحب  نفس . (منتهی  الارب ) (ناظم  الاطباء). و رجوع  به  مُزفَر و مُزفَّرة شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) سیف الدین  حاجی  (747 هَ . ق .) از ممالیک  بحری  است . (طبقات  سلاطین  لین  پول  ص 71).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) سیف الدین  قدوز (657 هَ . ق .) از ممالیک  بحری  است . (طبقات  سلاطین  لین  پول  ص 71).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ )شبانکاره . از بزرگزادگان  فارس  بود. چون  به  هرات  رفت در دربار سلطان  حسین  میرزا در سلک  اعاظم  اهل  قلم  درآمد آنگاه...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) صلاح الدین  یکی  از ممالیک  بحری  است . رجوع  به  صلاح الدین  و ترجمه ٔ تاریخ  طبقات  سلاطین  اسلام  ص 72 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر. [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) محمدبن  عبداﷲبن  محمدبن  مسلمة تجیی . از علماء اندلس  بود و به  مظفر و ابن  افطس  شهرت  داشت . وی  حاکم  بطلیوس  بود که...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        آل مظفر. [ ل ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) سلسله ای  از فرمانروایان  که  از713 تا 795 هَ .ق  . در فارس  و کرمان  و کردستان  به  استقلال  فرمانروایی  کرده ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر شاه . [ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) نام  دو تن  ازسلاطین  گجرات : 1 - مظفرشاه  اول  799 هَ . ق . 2 - مظفرشاه  ثانی  917 هَ . ق . (طبقات  سلاطین  لین  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        مظفر غازی . [ م ُ ظَف ْ ف َ رِ ] (اِخ ) سیمین  پادشاه  ایوبیان  الجزیره  است  که  از 628 تا 643 حکومت  کرده  است . (از طبقات  سلاطین  لین پول  ص 68).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عدل  مظفر. [ ع َ ل ِ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) عدالت  مظفرالدین  شاه  قاجار، و این  دو کلمه  ماده  تاریخ  مشروطیت  ایران  است  بحساب  جُمَّل  مطابق  1324...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        ابن  مظفر. [ اِ ن ُ م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) رجوع  به  ابوالحکم  مغربی  شود.