مستعمل
نویسه گردانی:
MSTʽML
مستعمل . [ م ُ ت َ م ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از استعمال . به کاردارنده . استعمال کننده . عمل کننده . (اقرب الموارد). رجوع به استعمال شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مستعمل . [ م ُ ت َ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استعمال . به کارداشته . (منتهی الارب ). به کاررفته . (اقرب الموارد). کار داشته . به کاربرده شده...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: ژنده žende، سخش saxŝ، رگوک roguk، فرغیش farqiŝ، داغینه dāqine (دری) رتک retek (خراسانی) آلیق (بختیاری). ***فانکو...