مسیح
نویسه گردانی:
MSYḤ
مسیح . [ م ِس ْ سی ] (اِخ ) نام دجال . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث ). رجوع به دجال و مَسیح شود.
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
مسیح: این واژه در زبان آرامی مِشیاخ و در عبری ماشیاخ خوانده میشده و به معنی مالیدن بوده است. به این معنی که در آیین یهود، بر سر کسی که میخواست روحان...
مسیح دم. (ص. مر.) آنکه دم یا نفس مسیحائی دارد. آنکه نفسی مانند نفس عیسی دارد و میتواند مرده را زنده کند؛ مسیحنفس؛ مسیحادم؛ مسیحدم: ◻︎ مژده ای دل ک...
مسیح نفس. {مَ نَ فَ). (ص مرکب). //////////////// هوا گشت نَفَس گَشت و باد گشت ،گُشای دِرَخت سَبز بود و مُرغ گوسفند گشت به خروش آمد ***************** ح...
باد مسیح . [ دِ م َ ] (اِخ ) بادمسیحا. کنایه از نفس عیسی علیه السلام است که مرده رازنده میکرد. (برهان ). کنایه از دم مسیح که اموات راحیات...
دار مسیح . [ رِ م َ ] (اِخ ) چوبی که مسیح پیامبر را بر آن مصلوب کردند. چلیپای ترسایان . رجوع به دار عیسی شود.
عید مسیح . [ دِ م َ ] (اِخ ) روز مخصوص نصاری که در آن روز مائده بر حضرت عیسی علیه السلام نازل شد. (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
کله مسیح . [ ک َل ْ ل ِ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان اشیان است که در بخش فلاورجان شهرستان اصفهان واقع است و 800 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرا...
عیسی مسیح: در زبان آرامی به مسیح مِشیاخ و در عبری ماشیاخ خوانده می شده و به معنی مالیدن بوده است. به این معنی که در آیین یهود، بر سر کسی که می خواست ر...
نگاه کنید به مسیح. این واژه ...
مسیح شاهی . [ م َ ح ِ ] (اِخ ) تیره ای از قسمت چرام که یکی از اقسام چهار بنیجه ٔ ایل جاکی کوه گیلویه ٔ فارس است . رجوع به چَرام شود.