مشاهد
نویسه گردانی:
MŠAHD
مشاهد. [ م َ هَِ ] (ع اِ) شهادتگاه ها. قبرستان شهیدان . (از ناظم الاطباء). ج ِ مَشهد.
- مشاهد شریفه ؛ قبر مطهر منور آن حضرت و قبور ائمه ٔ اطهار صلوات اﷲ علیهم . (ناظم الاطباء).
- مشاهد متبرکه ؛ مشاهد شریفه . رجوع به ترکیب قبل شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
مشاهد. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) بیننده و معاینه کننده . (آنندراج ). آن که می بیند و می نگرد و مشاهده می کند و ناظر. (ناظم الاطباء). گواه . ج ، شواهد. ...
مشاهد. [ م ُ هََ ] (ع ص ) دیده شده . گواهی داده شده . نگاه کرده . نگریسته . (از ناظم الاطباء).
مشاهد. [ م َ هَِ ] (ع اِ) ج ِ مشهد به معنی جای حاضر آمدن مردمان . (آنندراج ) (از محیط المحیط). ج ِ مَشْهَد و مَشهدة. (ناظم الاطباء) : من هرگز ت...