مصاحبة
نویسه گردانی:
MṢAḤB
مصاحبة. [ م ُ ح َ ب َ] (ع مص ) همدیگر یار و رفیق شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یار و رفیق شدن . مصاحبت . ملازم کسی گردیدن . (ناظم الاطباء). با کسی صحبت کردن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). با کسی صحبت داشتن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 89). هم صحبت شدن با کسی . مصاحبت . مصاحبه .
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
مصاحبة. [ م ُ ح ِ ب َ ] (ع ص ) تأنیث مصاحب . دوست و رفیق زن . (ناظم الاطباء). و رجوع به مصاحب شود.
مصاحبه . [ م ُ ح َ /ح ِ ب َ / ب ِ ] (از ع ، مص ، اِمص ) مصاحبت . با کسی صحبت کردن . هم صحبت شدن با کسی . با کسی صحبت داشتن . (یادداشت مؤلف ). ...
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: یهاگت yahāget (اوستایی: یَئَگت yaaget) دیمانه dimāne (کردی)***فانکو آدینات