مقاصة
نویسه گردانی:
MQAṢ
مقاصة. [ م ُ قاص ْ ص َ ] (ع مص ) کشنده ٔ یکی را بازکشتن . (ترجمان القرآن ). کشنده را بازکشتن . قِصاص . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). || جراحت عوض جراحت را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || چیزی به بدل چیزی فراگرفتن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مانند آنچه داده باشی بازستدن . (ترجمان القرآن ). || قاصه مقاصة و قصاصاً؛ قصاص گرفت از او در حساب و جز آن در صورتی که بر وی دینی باشد مثل دین او پس قرار دهد این دین را مقابل آن دین . (ناظم الاطباء). و رجوع به مدخل بعد شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مقاصه . ۞ [ م ُ قاص ْ ص َ / ص ِ ] (از ع ، اِمص ) به معنی تهاتر است . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) : تا خرابی که بر ما معین شود ب...
مغاثة. [ م ُ ث َ ] (ع ص )زمین باران رسیده ۞ . (آنندراج ). ارض مغاثة؛ زمین باران رسیده . (ناظم الاطباء).