اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مقاصه

نویسه گردانی: MQAṢH
مقاصه . ۞ [ م ُ قاص ْ ص َ / ص ِ ] (از ع ، اِمص ) به معنی تهاتر است . (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ) : تا خرابی که بر ما معین شود باآن مقاصه و محاسبه کنیم . (تاریخ قم ص 298). و رجوع به مدخل قبل معنی آخر شود. || کم کردن مقدار تلمیظ ۞ است از سلف ، یعنی مقداری که سپاهی مساعده گرفته از حقوقش کم کنند. گاهی مقاصه در مورد بدهکاری مالیاتی شخص انجام می شود. در این صورت آنچه که پیش گرفته به عنوان پرداختی او محسوب می شود. (ترجمه ٔ مفاتیح العلوم خوارزمی ص 67).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
مقاصة. [ م ُ قاص ْ ص َ ] (ع مص ) کشنده ٔ یکی را بازکشتن . (ترجمان القرآن ). کشنده را بازکشتن . قِصاص . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (ناظم الاطبا...
مغاثة. [ م ُ ث َ ] (ع ص )زمین باران رسیده ۞ . (آنندراج ). ارض مغاثة؛ زمین باران رسیده . (ناظم الاطباء).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ع. آریانا
۱۳۸۸/۱۱/۲۵ Iran
0
0

این واژه از منظر حقوق اسلامی ناظر به احقاق حق است در جائیکه قاضی عادل و محکمۀ عدل اسلامی به دلیل فقدان مستندات و ادلّه ، نتوانسته عدالت را جاری نماید. به عبارت دیگر، مقاصه بالقوه تصویر سطح عالیتری از عدالت در جامعۀ اسلامی است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.