اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مکلل

نویسه گردانی: MKLL
مکلل . [ م ُ ک َل ْ ل ِ / ل َ ] ۞ (ع ص ) رجل مکلل ؛ مرد کوشا و جدکننده درکار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مرد کوشنده . جهدکننده در کار و ساعی و زحمت کش . (ناظم الاطباء). جمل مکلل ؛ شتر نر کوشا. (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۳ ثانیه
مکلل . [ م ُ ک َل ْ ل َ ] (ع ص ) اکلیل پوشیده . تاج و اکلیل بر سر نهاده . (ناظم الاطباء). تاج برسر نهاده شده . (غیاث ) (آنندراج ). بااکلیل . متو...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.