ملک
نویسه گردانی:
MLK
ملک . [ م َ / م ِ / م ُ / م َ ل َ ] (ع اِ) آبخور و چراگاه و شتر با چاه که بکنند و بگذارند در وادی . (منتهی الارب ): ما له فی الوادی ملک ؛ یعنی مر او را در وادی آبخور و چراگاه و مال و شتر و چاهی که برای خود کنده باشد نیست . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۹۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
ملک . [ م ُ / م ِ / م َ ] (ع مص ) خداوند شدن . (تاج المصادر بیهقی ). خداوند چیزی شدن . (ترجمان القرآن ). ملک خود گردانیدن و فراگرفتن چیزی را ب...
ملک . [ م ُ / م َ / م ِ / م َ ل َ / م ُ ل ُ ] ۞ (ع اِ) ما له ملک ؛ دارای چیزی که مالک باشد نیست . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب ...
ملک . [ م َ ] (ع مص ) بازداشتن ولی زن را از نکاح . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خمیر سخت و نیکو کردن . ...
ملک . [ م َ / م ُ ] (ع اِ) لاذهبن فاما ملک و اما هلک ؛ یعنی هرآینه می روم یا بزرگی و عظمت است در آن و یا هلاکت . (ناظم الاطباء) (از منتهی ...
ملک . [ م َ ل ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای صفات الهی . خدای تعالی . خدای متعال . ملک العرش . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : وز تو بپذیراد ملک هرچ...
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و هفتمین از قرآن ، مکیه و آن سی آیت است ، پس از تحریم و پیش از قلم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان گرم است که در بخش ترک شهرستان میانه واقع است و 477 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ملک . [ م ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیبر است که در بخش کلیبر شهرستان اهر واقع است و 215 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
ملک . [ م ُل ْ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مالک .(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مالک شود.
ملک . [ م ُ / م ُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ مِلاک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ملاک شود.