اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مند

نویسه گردانی: MND
مند. [ م ُ ن ِدد ] (ع ص ) آنکه پراکنده می کند شتران را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انداد شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
نابهره مند. [ ب َ رَ / رِ م َ ] (ص مرکب ) بی بهره . بی نصیب . محروم . نابهرمند.
بزه مند شدن . [ ب َ زَ / زِ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عنت . حنث . اثم . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). گناهکار گشتن . تح...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.