اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

منس

نویسه گردانی: MNS
منس . [ م َ ن َ ] (ع اِمص ) شادی و خرسندی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). نشاط. (اقرب الموارد). || (مص ) شادمان گردیدن . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
منس . [ م ِن ِ ] (اِخ ) ۞ شکل یونانی شده ٔ «من-ه ئ-ی » ۞ . بر اساس روایت کهن مصریان او اولین فرعون مصر و موجد اتحاد و یکپارچگی کشور مصر بود...
منس-ع. [ م ِ س َ ] (ع اِ) باد شمال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
منس کلا. [ م َ ن ِ ک ِ ] (اِخ ) نام فعلی این روستا «سرون محله » است که در چهارده هزارگزی باختر بابل واقع است و 165 تن سکنه دارد. (از فرهنگ ...
تل منس . [ ت َل ْ ل ُ م َن ْ ن َ ] (اِخ ) قلعه ای به شام نزدیک معرةالنعمان . (از معجم البلدان ).
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.