اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مؤاخذة

نویسه گردانی: MWʼḴḎ
مؤاخذة. [ م ُ آ خ َ ذَ ] (ع مص ) گرفتن و عقوبت کردن کسی را به گناه او. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کسی را به گناه گرفتن . (ترجمان القرآن جرجانی ص 96) (تاج المصادر بیهقی ). کسی را به گناه عقوبت کردن . (از اقرب الموارد). کسی را به گناه او بگرفتن . (المصادر زوزنی ). گرفت کردن وعقوبت کردن کسی را بر گناه و عامه این را به «واو»گویند (یعنی مواخذه ). گرفت کردن . (غیاث ) (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مؤاخذه . [ م ُ آ خ َ ذَ / خ ِ ذِ ] (از ع ، اِمص ) مواخذة. مؤاخذت . گرفتن و عقوبت کردن کسی را به گناه . گرفتن بر. گرفت و گیر. گرفتن و سیاست ...
مواخذه . [ م ُ خ َ ذَ / خ ِ ذِ ] (از ع ، اِمص ) تداول عامه از مؤاخذه . مؤاخذة. رجوع به مؤاخذه شود.
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بازخواست (دری) انفراس anferās (سغدی: anferāse) پترنه paterne (سغدی) پدفورس padfurs (پارتی). ***فانکو آدینات 0916...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.