مواخذه
نویسه گردانی:
MWʼḴḎH
همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست: بازخواست (دری) انفراس anferās (سغدی: anferāse) پترنه paterne (سغدی) پدفورس padfurs (پارتی). ***فانکو آدینات 09163657861
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
مواخذه . [ م ُ خ َ ذَ / خ ِ ذِ ] (از ع ، اِمص ) تداول عامه از مؤاخذه . مؤاخذة. رجوع به مؤاخذه شود.
مؤاخذه . [ م ُ آ خ َ ذَ / خ ِ ذِ ] (از ع ، اِمص ) مواخذة. مؤاخذت . گرفتن و عقوبت کردن کسی را به گناه . گرفتن بر. گرفت و گیر. گرفتن و سیاست ...
مؤاخذة. [ م ُ آ خ َ ذَ ] (ع مص ) گرفتن و عقوبت کردن کسی را به گناه او. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). کسی را به گناه گرفتن . (ترجمان ا...