مؤدم
نویسه گردانی:
MWDM
مؤدم . [ م ُءْ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ایدام . اصلاح کننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سازواری ده بین کسان . (از اقرب الموارد). برقرار کننده ٔ دوستی و الفت دهنده . (ناظم الاطباء). اصلاح کننده و الفت دهنده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || آن که نان خورش برای نان ترتیب می دهد. (ناظم الاطباء). بسیار آمیزنده ٔ نان به نان خورش . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). ادیم . (از منتهی الارب ). رجوع به ادیم شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
مؤدم . [ م ُءْ دَ ] (ع ص ) مرد دانا و تجربه کار. (منتهی الارب ، ماده ٔ ادم ). مرد دانای تجربه کار. (ناظم الاطباء). مجرب . (یادداشت مؤلف ).
مودم یکی از ابزارهای رایانهای است که برای اتصال دو رایانه به یکدیگر از راه خطوط گوناگون مخابراتی استفاده میشود. البته هر یک از این دو کامپیوتر میتو...