مؤدم
نویسه گردانی:
MWDM
مؤدم . [ م ُءْ دَ ] (ع ص ) مرد دانا و تجربه کار. (منتهی الارب ، ماده ٔ ادم ). مرد دانای تجربه کار. (ناظم الاطباء). مجرب . (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
مؤدم . [ م ُءْ دِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از ایدام . اصلاح کننده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). سازواری ده بین کسان . (از اقرب الموارد). برقرار کننده...
مودم یکی از ابزارهای رایانهای است که برای اتصال دو رایانه به یکدیگر از راه خطوط گوناگون مخابراتی استفاده میشود. البته هر یک از این دو کامپیوتر میتو...