اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

موصل

نویسه گردانی: MWṢL
موصل . [ م َ ص ِ ] (اِخ ) زمینی است میان عراق و جزیره و آن زمین و جزیره را موصلان خوانند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). موصل و جزیره . (از المنجد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
مؤثل . [ م ُ ءَث ْ ث َ ] (ع ص ) با اصل و استوار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). استوار. محکم : مال مؤثل . مال اصیل و نجیب . (ناظم الاطباء). مجد م...
مؤثل . [ م ُ ءَث ْ ث ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از تأثیل . رجوع به تأثیل شود.
مؤسل . [ م ُ ءَس ْ س َ ] (ع ص ) تیز کرده شده . (منتهی الارب ، ماده ٔ اس ل ) (ناظم الاطباء). چیز تیزی سرتیز کرده شده . (آنندراج ).
ام موسل . [ اُم ْم ِ م َ س ِ ] (اِخ ) نام پشته ایست . (از منتهی الارب ).
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.