موقت . [ م ُ وَق ْ ق َ ] (ع  ص ) هنگام  معین  ثابت  و محدود. (ناظم  الاطباء). هنگام  پیداکرده شده . (آنندراج ) (منتهی  الارب ).
-  
وقت  موقت  ؛ هنگام  معین . (ناظم  الاطباء) (از منتهی  الارب ).وقت  محدود معین . (از المنجد).
 ||  هرچیز که  دارای  وقت  و هنگام  باشد. ناپایدار. (ناظم  الاطباء).
-  
قرار موقت  ؛ 
 ۞  تصمیم  محدود بازپرس  و مستنطق  مبنی  براجرای  امری .
||  هر کار که  گاهگاهی  صدور یابد. ضد دایم  و متصل  و پایدار. (ناظم  الاطباء). مقابل  دایم .  ||  (اصطلاح  نحو) در اصطلاح  نحویان ، برابر مبهم  باشد. (از کشاف  اصطلاحات  الفنون ).