اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

مین

نویسه گردانی: MYN
مین . (فرانسوی ، اِ) ۞ دستگاهی مصنوع از نوع سلاحهای جنگی محتوی مواد منفجرشونده که در مسیر یا محل عبور و پیشروی دشمن زیر خاک یا زیر آبهای کم عمق پنهان سازند تا با برخورد شخص یا چیزی بدان منفجر شود و موجب نابودی مهاجم گردد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۴ ثانیه
مین باشی گری . [ میم ْ گ َ ] (حامص مرکب ) خدمت در مرتبه ٔمین باشی . متصدی شغل مین باشی بودن . تصدی کار مین باشی : خدمت ایالت و حکومت و یوزبا...
حاجی مین دقز. [ دُق ْ ق ُ ] (اِ مرکب ) مردی با مال بسیار؛ مگر من حاجی مین دُقّوَزم ؟ یعنی با سرمایه ٔ کم و تُنُک مرا این خرج یا بذل سزاوار...
درنه مین حیلک . [ دُ ن َ/ ن َ ل َ ] (اِ مرکب ) مین مخفف میان ، و حیل بر وزن میل ، دایره ای است که به زمین کشند و آنرا مندل گویند بر وزن صند...
مین باشی حصاری . [ میم ْ ح ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوریچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقع در 44 کیلومتری جنوب غربی قره آغاج . کوهست...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.