اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نائط

نویسه گردانی: NAʼṬ
نائط. [ ءِ ] (ع ص ) نعت است از نوط. (اقرب الموارد). || (اِ) رگی است در پشت مازه . آن رگ که دل بدو آویخته بود از وتین .رگ پشت که زیر دو تندی پشت باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). والنائط، عرق مستبطن الصلب تحت المتن او ممتد فی الصلب یعالج المصفور بقطعه . (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || الحوصله . (اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
1- رویاننده؛ 2- روینده؛ 3- تازه از هر چیز که بروید و کوچک باشد؛ 4- (اَعلام) نام جایی و دهی در بصره.
نعیت . [ ن َ ] (ع ص )اسب نیکو پیشی گیرنده . (منتهی الارب ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء). اسب عتیق سباق که زبانها او را نعت ومدح کنند. (از ...
نعیت . [ ن َ ] (اِخ ) ابن عمروبن مرة الیشکری ، از شعرای قرن اول هجری قمری است و تا سال 79 هَ . ق . در حیات بوده است . (از الاعلام زرکلی ج...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.