ناثر
نویسه گردانی:
NAṮR
ناثر. [ ث ِ ] (ع ص ) گوسفندی که از بینی وی کرم مانندی برآید. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن گوسفند که چون سرفد چیزی از بینی وی بیفتد. (مهذب الاسماء). الشاة تطرح من انفها کالدود. (اقرب الموارد). || گوسپند عطسه زننده . (شمس اللغات ). || نثرنویس . مقابل شاعر. (فرهنگ نظام ). خلاف الناظم . (اقرب الموارد). || پراکنده کننده . (ناظم الاطباء). اسم فاعل از نثر. (اقرب الموارد). || النخلة تنفض بُسرها. (اقرب الموارد). درخت خرما که میوه برفشاند.
واژه های همانند
۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الَ ...) محمدبن عبداﷲ، ملقب به عزالدین . از ائمه بنوالرسی یمن است . وی در محرم سال 614 هَ . ق . به حکومت صعده و صنعا...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ...) محمدبن منصور قلاوون ، نهمین ممالیک بحریه مصر وشام است . وی جمعاً 43 سال در سه نوبت بر مصر فرمانروائی کر...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) محمدناصرخان بن قاسم خان در بنگاله و فرح آباد سکونت داشت . شاعر پارسی گو است و منظومه ٔ لیلی و مجنونی نیز سروده است . این ...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (... خان ) محمود ثانی ، نهم از سلاطین گجرات هند است . وی از سال 932 تا 943 حکمرانی کرد. (از تاریخ طبقات سلاطین اسلام ص ...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ... الثانی ) یوسف ، ملقب به صلاح الدین صاحب حلب از امرای ایوبی است . وی به سال 648 به حکومت دمشق رسید. (ا...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) یوسف ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به صلاح الدین ۞ ، نخستین از ایوبیان مصر است . وی در سال 564هَ . ق . به ...
ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) یوسف بن ایوب ، ملقب به صلاح الدین . از امرای ایوبی است وی از سال 581 تا 591 بر میافارقین حکومت کرد. (ا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نهر ناصر. [ ن َ رِ ص ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قصبه ٔ نصار بخش قصبه ٔ معمره ٔ شهرستان آبادان . در 11 هزارگزی شمال غربی نهر قصر و 15 هزارگزی...
ناصر خوئی . [ ص ِ رِ خ ُ ] (اِخ ) ابن احمدبن بکر، مکنی به ابوالقاسم . قاضی ادیب و نحوی و شاعری آذربایجانیست . وی به سال 466 هَ . ق . تولد ی...