گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ناصر نویسه گردانی: NAṢR ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (قاضی ...) مؤلف صبح گلشن این بیت را از او نقل کرده است ۞ :چه اعتماد کند کس به وعده ات ای گل که همچو غنچه زبان در ته ِ زبان داری .و جای دیگر از وی نشانی دیده نشد. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۸۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی ناصر ناصر. [ ص ِ ] (ع ص ، اِ) یاریگر. رهاننده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یاری دهنده . (السامی ) (مهذب الاسماء) (غیاث اللغات ). یاری ک... ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (... خان ) دومین از سلاطین خاندیش هند است و پس از ملک راجه به سال 801 هَ . ق . به سلطنت رسید. و تا سال 841 حکومت کرد... ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) از پارسی گویان قرن اخیر است . مؤلف صبح گلشن آرد: «مولوی محمد ناصر از مردم رامجرد افغانان بوده و مشق سخن از مولوی غلا... ناصر ناصر. [ ص ِ ](اِخ ) تخلص شعری ناصرالدین شاه قاجار است . (از ریحانة الادب ج 4 ص 144). رجوع به ناصرالدین شاه قاجار شود. ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) ابن ابی نیهان ، از دانشمندان دیار عمان بود و به ساحری اشتهار داشت ،سلاطین و امرای دیارش از او بیمناک بودند، به زنگباردر... ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ )ابن حسین ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به قوام الدین . وی به سال 518 هَ . ق . به وزارت محمودبن محمدبن ملکشاه رسید. رجوع... ناصر این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) یوسف بن ایوب ، ملقب به صلاح الدین . از امرای ایوبی است وی از سال 581 تا 591 بر میافارقین حکومت کرد. (ا... ناصر ناصر. [ ص ِ ] (اِخ ) (الملک الَ ...) یوسف ، مکنی به ابوالمظفر و ملقب به صلاح الدین ۞ ، نخستین از ایوبیان مصر است . وی در سال 564هَ . ق . به ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی صفحه ۱ از ۹ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود