نامة
نویسه گردانی:
NAM
نامة. [ نام ْ م َ ] (ع ص ، اِ) تأنیث نام ّ است . (از اقرب الموارد). رجوع به نام ّ شود. || حیاةالنفس . (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة). حیات نفس . (منتهی الارب ). || حس و حرکة. نأمة. (اقرب الموارد) (معجم متن اللغة) حس . جنبش . (منتهی الارب ). معروفتر آن نأمة [ با همزه ] است . (معجم متن اللغة). || اسکت اﷲ نامته ؛ ای امامة. (منتهی الارب ). جرسه و ماینم علیه من حرکته : اماته . (اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۳ ثانیه
فیروزی نامه . [م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) فتح نامه که پس از ظفر در جنگهابرای آگاهی شاه یا مردم نویسند. (یادداشت مؤلف ).
باستان نامه . [ م َ / م ِ ] (اِخ ) تاریخ نامه که کتاب تاریخ پارسیان باشد. (ناظم الاطباء). نام کتابی است از تاریخ فارسیان . (برهان قاطع). ۞...
برخاست نامه . [ ب َ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ٔ دعوت .(ناظم الاطباء). || عزل نامه . (آنندراج ).
التزام نامه .[ اِ ت ِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ای که در آن کسی چیزی را بر ذمه ٔ خود قبول می کند. (از ناظم الاطباء).
جاودان نامه . [ وِ م َ ] (اِخ ) جاودان کبیر، یکی از تألیفات فضل اﷲ حروفی است رجوع به حروفیان و جاودان کبیر شود.
مبایعه نامه. (امور حقوقی، فقه) نام رسمی قراردادی است در رابطه با خرید و فروش مالی بین خریدار و فروشنده (رجوع شود به مبایعة). این قرارداد که در دو (برا...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
گرشاسپنامه یا گرشاسبنامه، منظومهای حماسی است مشتمل بر ۸٬۸۳۹ بیت[۱] که به سرگذشت گرشاسپ، از پهلوانان اساطیری ایرانی میپردازد. گرشاسپنامه را اسدی ط...
نامه ٔ اعمال . [ م َ / م ِ ی ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کتاب کردار و افعال . (ناظم الاطباء). آنچه ملکین موکلین بر هر تن از آدمی نویسند از ...