اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نامی

نویسه گردانی: NAMY
نامی . (اِخ ) (منشی ...) محمدحسن بن محمدبخش . از پارسی گویان هند است . وی در قرن سیزدهم در بانده ٔ هندوستان میزیسته و بامؤلف تذکره ٔ شمع انجمن معاصر بوده است . او راست :
دلم محراب کعبه ابروی جانانه میداند
عجب تر اینکه چشم مست را میخانه میداند
اگر روشندلی خواهی ز ساقی جام جم برگیر
که راز هر دو عالم را به یک پیمانه میداند.
رجوع به تذکره ٔ شمع انجمن ص 490 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
روح نامی . [ح ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) روح نامیه : گرنه عرق منبر تستی در اشجار عراق روح نامی اره گشتستی اندر هر شجر. سنایی .رجوع به رو...
بزرگ نامی . [ ب ُ زُ ] (حامص مرکب ) شهرت . نام آوری : بزرگ نامی جوید همی و نام بزرگ نهاده نیست بکوی و فکنده نیست بدر.فرخی .
تباه نامی . [ ت َ ] (حامص مرکب ) بدنامی . زشت نامی : هرکس که ببارگاه سامی نرسداز ناکسی و تباه نامی نرسد.سعدی .
زنده نامی . [ زِ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) نیکنامی . خوشنامی . جاویدانی نام : خوب کرداری ز بهر زنده نامی کرده اندزنده نامی بهتر است از زندگی لحم ...
نامی بکری . [ ی ِ ب َ ] (اِخ ) میر محمد معصوم ترمدی بکری . رجوع به نامی ترمدی شود.
نامی ترمدی . [ ی ِ ت َم َ ] (اِخ ) (میر... خان ) محمدمعصوم بن میر سیدصفائی ترمدی بکری ۞ . از شاعران اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم است ....
نامی دهلوی . [ ی ِ دِ ل َ ] (اِخ ) بلدیوسنگه ٔ دهلوی . از پارسی گویان هند است و مؤلف تذکره ٔ نگارستان سخن این بیت را از او آورده است :آن رند...
نامی ابهری . [ ی ِ اَ هََ ] (اِخ ) صدر محمد (مولانا...) از شاعران قرن دهم و معاصر شاه عباس کبیر است . او راست :زآن لب به کام دل می نابم نمی...
نامی کاشانی . [ ی ِ ] (اِخ ) (سید...) مهدی طباطبائی قصاب کاشانی .وی از شاعران قرن سیزدهم است و به روایت گنج شایگان : «چون سخت رند و قلاش...
نامی کشمیری . [ ی ِ ک ِ ] (اِخ ) از پارسی گویان هند است و مؤلف صبح گلشن این دو بیت را از او آورده است :هرگز دلم به غیر تو مایل نمیشودوز دی...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۴ ۳ ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.