نامی
نویسه گردانی:
NAMY
نامی . (اِخ ) (منشی ...) محمدحسن بن محمدبخش . از پارسی گویان هند است . وی در قرن سیزدهم در بانده ٔ هندوستان میزیسته و بامؤلف تذکره ٔ شمع انجمن معاصر بوده است . او راست :
دلم محراب کعبه ابروی جانانه میداند
عجب تر اینکه چشم مست را میخانه میداند
اگر روشندلی خواهی ز ساقی جام جم برگیر
که راز هر دو عالم را به یک پیمانه میداند.
رجوع به تذکره ٔ شمع انجمن ص 490 شود.
واژه های همانند
۳۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
نامی گیلانی . [ ی ِ ] (اِخ ) این بیت را مؤلف تذکره ٔ نگارستان سخن به نام او ثبت کرده است :ما را فریب عافیت از راه برده بودناسازی زمانه...
نامی تهرانی . [ ی ِ ت ِ ] (اِخ ) (ملا...) افضل ، متخلص به نامی . به روایت سام میرزا صفوی «شعرش بغایت رنگین و متین است و در اثنای جوانی به...
نامی تبریزی . [ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ازسخنوران قرن دهم تبریز است . سام میرزا صفوی ۞ این بیت را از وی نقل کرده است :ای خوش آن ساقی که ما ر...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
نامی سبزواری . [ ی ِ س َ ] (اِخ ) در قرن نهم میزیسته است و تفنن را شعری میگفته . امیر علیشیر نوائی وی را چنین توصیف کرده است : در صنعت خط...
نامی اصفهانی . [ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) (میرزا...)محمدصادق ، متخلص به نامی . از شاعران قرن سیزدهم است ، و به روایت هدایت در مجمع الفصحاء، وی ب...
نامی اصفهانی . [ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ )مرتضی قلی خان ، متخلص به نامی . از معاصران و منشیان عهد شاه عباس کبیر است . وی به دوران سلطنت اکبرشاه ...
نامی اصفهانی . [ ی ِ اِف َ ] (اِخ ) نورانی خباز، متخلص به نامی . او راست :در عشق توام گشته دل و جان دشمن ای در طلبت پای به دامان دشمن در ...
نامی بدایونی . [ ی ِ ب َ ] (اِخ ) عبدالغنی بدایونی ، متخلص به نامی . از پارسی گویان قرن سیزدهم هندوستان است و به روایت مؤلف صبح گلشن ۞...
نامی اردوبادی . [ ی ِ اُ ] (اِخ ) در اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم میزیسته و با صادقی کتابدار مؤلف مجمع الخواص معاصر بوده است و مؤلف ...