 
        
            نثر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        NṮR
    
							
    
								
        نثر. [ن َ ث ِ ] (ع  ص ) بسیارسخن . (منتهی  الارب ) (آنندراج ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲ،مکنی  به  ابومالک  و معروف  به  کیدر، در اواخر عهد مأمون  عباسی  به  سال  217 هَ . ق . والی  مصر شد و تا اوایل  زمان  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  عبداﷲبن  عبدالقوی  اللخمی  اسکندری  ازهری ، مکنی  به  ابوالفتوح  و معروف  به  ابن  قلاقس ، از ادیبان  و شاعران  عرب  است ، به...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) (امیر...) ابن  علی بن  مقلدبن  نصربن  منقذالکنانی ، مکنی  به  ابوالمرهف  و ملقب  به  عزالدولة، بعد از وفات  پدرش  به  سال  479 به ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  علی بن  محمد شیرازی  فارسی  فسایی ، مکنی  به  ابوعبداﷲ مشهور به  ابن  ابی مریم ، دانشمند و ادیب  و خطیب  قرن  ششم  است . او ر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  علی ، ایلک خان ، از امرای  آل افراسیاب  است  وی  به  سال  389 در عهدسلطنت  عبدالملک  سامانی  شهر بخارا را فتح  و تصرف  کرد. ر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ] (اِخ ) ابن  عمران بن  عصام  (یا عاصم )بن  واسع الضبعی ،ملقب  به  ابوجمرة، از ثقات  محدثین  قرن  دوم  است ، از مردم  بصره  بود، اما در نیشا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن قُعَیْن بن  حارث بن  ثعلبة از بنی خزیمة، از عدنان ، جدّی  جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی  ج 8 ص 348). و رجوع  به  نهایت  الار...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  مالک بن  حسل بن  عامربن  لؤی ، از قریش ، جدّی  جاهلی  است . رجوع  به  الاعلام  زرکلی  ج 8 ص 348 و جمهرةالانساب  ص 157 شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  احمدبن  ابراهیم  سمرقندی ، مکنی  به  ابواللیث  و ملقب  به  امام الهدی ، از ائمه ٔ مذهب  حنفی  و از دانشمندان  و متصوف...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        نصر. [ ن َ ] (اِخ ) ابن  محمدبن  احمدبن  یعقوب  طوسی  عطار، مکنی به  ابوالفضل ، از علمای  حدیث  است ، به  عراق  و مصر و شام  و حجاز سفر کرد و احادیثی ...