اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نجات

نویسه گردانی: NJAT
نجات . [ ن ِ ] (اِخ ) محمدحسین (میرزا...)، ملقب به معین الاسلام . از متأخرین شعر است . وی داستان بوزاسف و بلوهر را بعنوان «کلید بهشت » به نظم آورده است و ماده ٔ تاریخ آن را (1310 هَ . ق .) چنین سروده :
به تاریخ ختمش نجات این نوشت
عطاآمدت زو کلید بهشت .

(از دانشمندان آذربایجان ص 372).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نجات دادن . [ ن َ / ن ِ دَ ] (مص مرکب ) رها کردن . آزاد نمودن . خلاص نمودن . (ناظم الاطباء). انجاء. رهانیدن : خاک درگاهت دهد از علت خذلان نجات...
نجات یافته . [ ن َ / ن ِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) رسته . رهیده . رستگار.
سادات نجات . [ ن َ ](اِخ ) دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 72 هزارگزی باختری اهواز. بین راه آهی و راه شوسه ٔ...
نجات یافتن . [ ن َ / ن ِ ت َ ] (مص مرکب ) خلاص شدن . رها شدن . رستگار گشتن . آزاد شدن . (ناظم الاطباء). ابلال . بلول . رستن . رهیدن . رسته شدن :...
نجات بخشیدن . [ ن َ / ن ِ ب َ دَ ] (مص مرکب ) رهاندن .رهانیدن . آزاد کردن . خلاص دادن . رجوع به نجات شود.
میرزا عبدالعادل اصفهانی (؟ - ۱۱۲۲) متخلص به نجات شاعر پارسی گوی سبک هندی می‌باشد. او فرزند سید محمدمومن مستوفی و از سادات کهگلویهٔ فارس می‌باشد اما به...
آره حیات آرواره حیات فکین نجات و زندگانی ابزارهای نجات هیدرولیکی، به دلیل نیروی زیادی که ذاتاً در هیدرولیک می‌توان ایجاد کرد، سهولت استفاده و تنوع محص...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.