اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

نخش

نویسه گردانی: NḴŠ
نخش . [ ن َ ] (ع اِ) پاره ای از مال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). قسمتی از مال . (از المنجد). || (مص ) لاغر شدن . مهزول شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). لاغر گردیدن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || برانگیختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سخت راندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سخت راندن ستور را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). || جنبانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). حرکت دادن چیزی را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || رنجانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). اذیت کردن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || سر انگشت یا سر چوب فرا کسی زدن . (از المنجد) (تاج المصادر بیهقی ). || خراشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خراشانیدن چیزی را. (از ناظم الاطباء). || پوست باز کردن . (منتهی الارب )(آنندراج ). پوست باز کردن از چیزی . (از ناظم الاطباء). پوست کندن چوب را. (از المنجد) (از اقرب الموارد). || برگزیده و خلاصه ٔ چیزی گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
نخش . [ ن َ خ َ ] (ع مص ) کهنه و پوسیده گردیدن اسفل و پائین چیزی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
نخش . [ن َ خ َ ] (ص ) دراز(؟). (یادداشت مؤلف ) : دعوی کند خدائی و مر هیچ بنده رانتوان که دست گیرد از جوع و از عطش آن پادشاه نیست که دستور...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.